شعرشناسی شناختی: تحلیل پاره ای از استعارات برگرفته از اندامهای بدن در بوستان سعدی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی
- نویسنده سلیمان قادری نجف آبادی
- استاد راهنما منوچهر توانگر محمد عموزاده
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1391
چکیده
در قلمروی زبانشناسی شناختی، محققین زیادی بر نقش شایان اهمیت استعاره در امر مفهومپردازی تجارب انسان در جهان تأکید داشته اند و اندامهای بدن همواره بعنوان حوزه ای مبدأ در امر مفهومپردازی مفاهیم متنوع در اغلب فرهنگها لحاظ میشده اند. از این رو، جهت بررسی تعامل میان زبان، شناخت، بدن و فرهنگ، مطالعه حاضر تلاش دارد تا به تحلیل پاره ای از استعارات مبتنی بر واژگان اندامهای بدن در بوستان سعدی بپردازد. در این راستا، اندامهای چشم، دل، جگر و سینه برگزیده شدند و سپس تحلیل عبارات استعاری آنها برپایه دیدگاههای زبانشناسی شناختی و شعرشناسی شناختی به خصوص با ارجاع به نظرات کوچش (2010) و لیکاف و ترنر (1989) به انجام رسید. سوالات مطرح در این مطالعه عبارتند از: 1. چه نوع مفاهیمی از طریق استعارات مبتنی بر واژگان اندامهای بدن در زبان فارسی منتقل میشوند؟ 2. بعضی از عوامل موثر در شکل گیری ساختار انطباقهای مفهومی بین حوزه ای کدامند؟ 3. چه نوع ابزارهایی در زایش خلاقیت استعاری در شعر مورد استفاده واقع می شوند؟ تحلیل داده ها در ابتدا نشان میدهد که دل و چشم، واژگانی زایا در مفهومپردازی احساسات (عشق، تمایل، شادی، غم، اضطراب)، قوای ذهنی (دانستن، درک کردن، فکرکردن)، ارزشهای فرهنگی (احترام، صداقت)، ویژگیهای شخصیتی (حرص، بی رحمی، آگاهی) و وقایع محسوس (مرگ، زمان) میباشند. جگر و سینه عمدتاً در بوستان به مفهومپردازی احساس ”غم“ میپردازند. اصولاً همه این اندامها در مفهومپردازی احساسات از ابراستعاره ”بدن ظرفی برای احساسات است“ تبعیّت میکنند. دل اندام سرنمون در مفهومپردازی احساسات به خصوص ”عشق“ و ”غم“ میباشد. با بررسی داده ها مشاهده شد که تصور بشری در بهره گیری از استعارات و مجازهای بررسی شده در این مطالعه مدخلیت دارد، اما به نظر میرسد این تصویرپردازی در ساختار بدن و تقسیم کار برای اندامهای بدن ریشه دارد. غالباً استعاره و مجاز در تعامل بین بدن و فرهنگ به ظهور میرسند. این درحالی است که بدن یک حوزه مبدأ بالقوه جهانی برای استعارات و مجازهای ساختاربخش مفاهیم انتزاعی میباشد و الگوهای فرهنگی ایجادگر منظرهایی خاص میباشند که از خلال آنها ابعاد معینی از تجارب بدنی و اندامهای خاصی در درک آن مفاهیم، برجسته شده و اهمیت می یابند. برخی از این الگوهای فرهنگی در ایران برگرفته از طب سنتی ایرانی و نظامهای عقیدتی روحانی پارسی چون جهانبینی مکتب صوفیه و مذهب اسلام میباشند. ”الگوهای فرهنگی“ درکنار ”اصل تغییرناپذیری“ به-همراه ”استعارات اولیه شکل دهنده استلزامات استعاری“ و ”کانون معنای اصلی“ تعیین گر ماهیت انطباق یافته از حوزه مبدأ به حوزه مقصد و چگونگی آن انطباق میباشند. علاوه بر این، یافته ها نشان میدهد که در تعامل میان استعاره، مجاز و طرحواره تصویری، استعاره سازنده الگوی اصلی تعامل است، جائی که مجاز و طرحواره تصویری جای میگیرند. در پایان، این تحقیق به مطالعه برخی از استعارات نوی شعری برپایه دیدگاه لیکاف و ترنر (1989) میپردازد. این نشان میدهد که شاعران اغلب استعارات مفهومی را که در شعر بکارمیگیرند، با مردم عامی شریکند، لذا خلاقیت استعاری در شعر میتواند نتیجه بهره گیری شاعران از چهار ابزار مفهومی در بکارگیری و تغییر استادانه این استعارات مفهومی مشترک باشد. سعدی، در بوستان، بیشترین بهره را از ابزار ترکیب، کمترین بهره را از ابزار پرسش و بهره ای میانه از ابزارهای پیچیده سازی و گسترش برده است.
منابع مشابه
شعرشناسی شناختی و استعارات بدنی: الگوهای فرهنگی تفکر و زبان در بوستان سعدی
در قلمروی زبانشناسی و شعرشناسی شناختی بهره گیری از ابزار استعاره در کالبدی شدن تجارب بشری همواره مورد توجه بوده است. در این رابطه، اندامهای بدن همواره به عنوان یک حوزه ی مبدأ در امر ساختارپردازی استعاری مفاهیمی متنوع در اغلب زبانها لحاظ می شده اند و در این امر از الگوهای فرهنگی هر زبان بهره برده اند. از این رو، پژوهش حاضر به جهت مطالعه ی تعامل میان نظام استعاری زبان، بدن و فرهنگ در زبان فارسی ...
متن کاملزبانشناسیشناختی: الگوی شناختی چشم در بوستان سعدی
در مطالعة حاضر که تلاشی میانرشتهای در حوزههای ادبیات و زبانشناسی شناختی است تعامل استعاره، شناخت، بدن و فرهنگ بررسی میشود. در این مقاله پارهای از عبارات مبتنی بر واژة چشم (دیده) در بوستان سعدی براساس رویکرد زبانشناسی شناختی تجزیهوتحلیل میشود. بررسی دادهها نشان میدهد که چشم (دیده)، به شکل واژهای زایا در تجسم ذهن فارسیزبانان از طریق یک الگوی شناختی مشارکت دارد و در آن به مفهومپرداز...
متن کاملبررسی پاره ای از خلقیات ناصر خسرو از رهگذر تأمل در بعضی از إبیات و استعارات دیوان
در این مقاله که حاصل مطالعه دیوان ناصر خسرو از رهگذر تأمل در بعضی از خلقیات این شاعر است به بررسی سه امر پرداخته ایم. یکی ذکر پاره ای از ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی ناصر خسرو و دوم پاسخ به شبهاتی که در آنها ناصر خسرو را مردی صرفأ زاهد و شعر او را منحصرأ زاهدانه گفته اند و سوم آنکه از خلال بررسی تعدادی از استعارات دیوان او نشان داده ایم که ناصر خسرو به ملاحظهء شدت نفرت از جهل و غفلت عامهء مردم آنا...
متن کاملتأثیرپذیری سعدی در بوستان از شاهنامۀ فردوسی
در جستار پیش رو، با نگاهی ویژه، مقایسهای میان بوستان سعدی با شاهنامۀ فردوسی صورت گرفته است. بدینصورت که نگارنده، با تأمّل در جزئیات کلام سعدی شیرازی در بوستان، تأثیری ویژه را در لایههای درونی ابیات آن با شاهنامۀ فردوسی ملاحظه کرده، این مقوله را، عرصهای تازه در شناخت بهتر بوستان سعدی یافته است. از این روی بر آن شده، با مطالعه در اثر این شاعر و مقایسۀ اشعاری از آن با شاهنامه، نشانههایی را که ...
متن کاملبرخی از اندیشههای واقع گرایانه سعدی در بوستان وگلستان
یکی از واقع گراترین شعرا و نویسندگان فارسی زبان سعدی است. او در ایده آل ترین اندیشه هایش(در بوستان) نیز جانب واقعیت را رها نمی کند و اصلاً بنای آرزوها را بر واقعیت می گذارد تا تنها خواننده را در اندک زمانی با عالم خیال دل خوش نکرده باشد. سعدی عملی ترین راهها را برای مشکلات بشر پیشنهاد می کند و پیش از آن به طرح موضوع و باز کردن مسأله با همهُ جنبه هایش می پردازد و سپس با توجه به امکانات جامعه و توا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023